شعرفاطمیه….
دیدم سرسجاده آی بانو گریه کردی ——
همراه درد زخم بازو گریه کردی —
دیدم که چشمان توباران بهاراست —
باچشمه جوشان پهلو گریه کردی —–
امشب دلیل گریه هایت راشنیدم —
گفتی علی تنهاست ، براوگریه کردی —
دیگربجای اشک، خون ریزد ز چشمت —
ازبس که باچشمان کم سوگریه کردی —
خون میکنی قلب علی وزینبت را —-
تاسرنهادی روی زانوگریه کردی —
ازفضه وزینب شنیدم روزآخر —-
هنگام شانه روی گیسو گریه کردی —-
دیدم به زیر چادری که رد پاداشت —-
ازاین که پوشاندی زمن رو، گریه کردی .—
بازتاب از سایت